غزلیات

از مجموعه اشعار سعدی در دیوان اشعار

0
دسته‌بندی
101
شعر

فهرست اشعار

غزل شماره 1

اول دفتر به نام ایزد دانا صانع پروردگار حی توانا اکبر و اعظم، خدای عالم و آدم صورت خوب آفرید و سیرت زیبا از در بخشندگی...

1

غزل شماره 2

ای نفسِ خرّمِ بادِ صبا از برِ یار آمده‌ای، مرحبا! قافلهٔ شب! چه شنیدی ز صبح؟ مرغِ سلیمان! چه خبر از سبا؟ بر سرِ خشم اس...

2

غزل شماره 3

روی تو خوش می‌نماید آینهٔ ما کآینه پاکیزه است و روی تو زیبا چون می روشن در آبگینهٔ صافی خویِ جمیل از جمالِ روی تو پیدا ...

3

غزل شماره 4

اگر تو فارغی از حال دوستان یارا فراغت از تو میسّر نمی‌شود ما را تو را در آینه دیدن جمال طَلعت خویش بیان کند که چه بودَس...

4

غزل شماره 5

شب فراق نخواهم دَواج دیبا را که شب‌دراز بُوَد خوابگاه تنها را ز دست رفتن دیوانه عاقلان دانند که احتمال نماندست ناشکیبا ...

5

غزل شماره 6

پیش ما رسم شکستن نبود عهد وفا را اللَه اللَه تو فراموش مکن صحبت ما را قیمت عشق نداند قدم صدق ندارد سست‌عهدی که تحمل نکن...

6

غزل شماره 7

مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا گر تو شکیب داری طاقت نمانْد ما را باری به چشم احسان در حال ما نظر کن کز خوان پادشاهان را...

7

غزل شماره 8

ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را اول مرا سیراب کن وآنگه بده اصحاب را من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از...

8

غزل شماره 9

گر ماهِ من برافکنَد از رخ نقاب را برقع فروهلد به جمال آفتاب را گویی دو چشمِ جادویِ عابدفریبِ او بر چشمِ من به سِحر ببست...

9

غزل شماره 10

با جوانی سر خوش است این پیر بی تدبیر را جهل باشد با جوانان پنجه کردن پیر را من که با مویی به قوّت برنیایم ای عجب با یکی...

10
1/11