مسمطات
از مجموعه اشعار صفی علیشاه در دیوان اشعار
فهرست اشعار
شماره 1
بشناختمت در همه جا ای بت عیار بی این همه پیرایه و بی این همه آثار پوشی رخ اگر چند بصد پرده اسرار ور بفکنی از طلعت خود پ...
شماره 2
تو پریچهره مر از مردم بالائی که در آئی و بچشم اندر مینائی دل هر دل شده یا بی بربائی یا که خونسازی از دیده بپالائی ببر...
شماره 3
در شهر ما بتی است که بر جان بود امیر چالاک و چست و چابک و عیار و شیرگیر در شاهدی یگانه و در دلبری دلیر هر جا دلیست در ...
شماره 4
خواهم ایدل محو دیدارت کنم جلوه گاه روی دلدارت کنم واله آن ماه رخسارت کنم بسته آن زلف طرارت کنم در بلای عشق دلدارت کنم ...
شماره 5
تا شد دلم شکسته آن زلف عنبرین برداشتم درست دل از عقل و جان و دین سودا بد آنچه در سر شوریده شد مکین در هر کجا ز حلقه دیو...
شماره 6
ای ترک چه باشد دگرت باز بهانه کامروز برون آمدهای مست ز خانه نگشوده هنو چشم ز مستی شبانه بر رخ نزده آب و به گیسو گل و ش...
شماره 7
تو کئی کز عقب پردهکشی این همه سر تا به بینی که بود خفته که بیدار اندر همه چون خفتند آئی بسرا باز دگر همچو در چشم که خ...